چشای تو نور کوچه باغ رازِ چشای من ظلمت شبِ نیازِبا همدیگه راز و نیازی داشتیم حکایت دور و درازی داشتیمبا همدیگه راز و نیازی داشتیم حکایت دور و درازی داشتیماما پس از اون آشنایی آن همدلی آن همزبانی از گرد راه اومد جداییرفتی و چشم به راهم گذاشتی تو این قفس تنهام گذاشتی حالا نمیدونم کجاییکاشکی یکی بود ما رو با هم آشتی میداد کاشکی چشامون باز تو چشم هم میفتادامروز اگه تاریکو خاموشو سیاهه فردا که شد دنیا پر از خورشید و ماههامروز اگه تاریکو خاموشو سیاهه فردا که شد دنیا پر از خورشید و ماههاما پس از اون آشنایی آن همدلی آن همزبانی از گرد راه اومد جداییرفتی و چشم به راهم گذاشتی تو این قفس تنهام گذاشتی حالا نمیدونم کجاییکاشکی یکی بود ما رو با هم آشتی میداد کاشکی چشامون باز تو چشم هم میفتادامروز اگه تاریکو خاموشو سیاهه فردا که شد دنیا پر از خورشید و ماههامروز اگه تاریکو خاموشو سیاهه فردا که شد دنیا پر از خورشید و ماهه نوشته شده توسط شاکی در دوشنبه هفتم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 8:52 موضوع | لینک ثابت بخوانید, ...ادامه مطلب
عشق شادی است ، عشق آزادی استعشق آغاز آدمیزادی استعشق آتش به سینه داشتن استدم همت بر او گماشتن استعشق شوری زخود فزاینده استزایش کهکشان زاینده استتپش نبض باغ در دانه استدر شب پیله، رقص پروانه است ...زندگی چیست ؟ عشق ورزیدنزندگی را به عشق بخشیدنزنده است آن که عشق می ورزددل و جانش به عشق می ارزد..هوشنگ ابتهاج نوشته شده توسط شاکی در چهارشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 8:11 موضوع | لینک ثابت بخوانید, ...ادامه مطلب
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذردهم رونق زمان شما نیز بگذردوین بوم محنت از پی ان کند خراببر دولت اشیان شما نیز بگذردباغ خزان نکبت ایام ناگهانبر باغ و بوستان شما نیز بگذرداب اجل که هست گلوگیر خاص و عامبر حل, ...ادامه مطلب
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستیتو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستیچه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی در, ...ادامه مطلب
جدول گروه ها در پایان قرعه کشی از این قرار است: گروه Aبایرن مونیخ - اتلتیکومادرید - سالزبورگ - لوکوموتیو مسکوگروه Bرئال مادرید - شاختار - اینتر - مونشن گلادباخگروه Cپورتو - منچسترسیتی - المپیاکوس, ...ادامه مطلب
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زندبه دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زندیکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کندکسی به کوچه سار شب در سحر نمی زندنشسته ام در انتظار این غبار بی سواردریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی ز, ...ادامه مطلب
روستای, ازان، شهری که در حاشیه ی کوهستان و کویر قرار گرفته است ، آرامش کویر و صلابت کوهستان را تداعی می کند..., ...ادامه مطلب
بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تویه وجب خاک مال من، هرچی میکارم مال تواهل طاعونی این قبیله ی مشرقیامتویی این مسافر شیشهای شهر فرنگپوستم از جنس شبه، پوست تو از مخمل سرخرختم از تاوله، تنپوش تو از, ...ادامه مطلب
همه جمع شدند و حضرت یحیی (ع) نیز در میان جمعیت بودند، مرد زناکار را در گودالی گذاشتند تا او را سنگسار نمایند، او فریاد زد، هر کسی که بر گردنش، حد هست از اینجا برود، همه رفتند، تنها عیسی و یحیی باقی ما, ...ادامه مطلب
هر روز به شیوهای و لطفی دگری چندانکه نگه میکنمت خوبتری ... "سعدی" , ...ادامه مطلب
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم چه کنم که نخل ح, ...ادامه مطلب
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ,, تَشَاءُ, وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ, مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ, مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَد, ...ادامه مطلب
آيه 36 و 37 سوره, زمر أَلَیْسَ, اللَّهُ, بِکَافٍ, عَبْدَهُ, وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ الل, ...ادامه مطلب
دیدم به خواب وقت سحر وبلاگ شهزاده کلمه ای زرین کمرنشسته بر اسب سفیدمی اومد از کوه و کمرمیرفت و آتش به دلم میزد نگاهشمیرفت و دیدم که بود چشمم به راهشترسم دلم رسوا شوددریا شود این دو چشم پر آبمتا آنکه در بیدار, ...ادامه مطلب
میدونستیکه خاک فرش منه رفتی نموندیچرا بخت سپیدو به سیاهی نشوندی؟....................میدونستی فقط تو رو دارم رفتی نموندیچرا مرغ امیدو ازاین خونه پروندی؟....................درویشم و دنیا واسم یه مش, ...ادامه مطلب