شیوا/شیما

متن مرتبط با «میدونی وقتی نیستی دل من میشه» در سایت شیوا/شیما نوشته شده است

بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تو...

  • بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تویه وجب خاک مال من، هرچی می‌کارم مال تواهل طاعونی این قبیله ی مشرقی‌امتویی این مسافر شیشه‌ای شهر فرنگپوستم از جنس شبه، پوست تو از مخمل سرخرختم از تاوله، تن‌پوش تو از, ...ادامه مطلب

  • ...ترسم که دل قاضی ببری...

  • هر روز به شیوه‌ای و لطفی دگری چندانکه نگه می‌کنمت خوبتری ...  "سعدی" , ...ادامه مطلب

  • من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد...

  • دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد   من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد   همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم چه کنم که نخل ح, ...ادامه مطلب

  • شهزاده ی رویای من...

  • دیدم به خواب وقت سحر وبلاگ شهزاده کلمه ‌ای زرین کمرنشسته بر اسب سفیدمی‌ اومد از کوه و کمرمی‌رفت و آتش به دلم می‌زد نگاهشمی‌رفت و دیدم که بود چشمم به راهشترسم دلم رسوا شوددریا شود این دو چشم پر آبمتا آن‌که در بیدار, ...ادامه مطلب

  • جشن تعدادی از هواداران باشگاه آ.اس رم در ایران به مناسبت 91 سالگی باشگاه...

  •   نوشته شده توسط شاکی در چهارشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۷ ساعت 7:3, ...ادامه مطلب

  • وفادار ترم من ...

  • روزی که نمانَد دگری بر سر کویتدانی که ز اغیار وفادار ترم من ...   "وحشی بافقی" نوشته شده توسط شاکی در چهارشنبه هشتم آذر ۱۳۹۶ ساعت 9:5 موضوع | لینک ثابت , ...ادامه مطلب

  • وفادار ترم من ...

  • روزی که نمانَد دگری بر سر کویت دانی که ز اغیار وفادار ترم من ...   "وحشی بافقی", ...ادامه مطلب

  • مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه..."اردلان سرفراز"

  • مستیم درد منو دیگه دوا نمیکنهغم با من زاده شده منو رها نمیکنهشب که از راه میرسه غربتم باهاش میادتوی کوچه های شهر باز صدای پاش میادمن غمای کهنه مو ور میدارم که توی میخونها جا بذارممیبینم یکی میاد از میخونه زیر لب مستونه آواز میخونهمستیم درد منو دیگه دوا نمیکنهغم با من زاده شده منو رها نمیکنه منو رها نمیکنه منو نمیکنهگرمییه مستی ناب توی رگهای تنممیبینم دلم میخواد با یکی حرف بزنمکی میاد به حرفهای من ,نمیکنهاردلان,سرفراز ...ادامه مطلب

  • خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده ام....

  • خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده امبی قرار تو و چشمان خمارت شده ام خبرت هست دلم مست حضور تو شدهعاشق و شیفته ی زنگ صدایت شده ام خبرت هست که باران بهارم شده ایچون پرستوی مهاجر نگرانت شده ام خط به خط زنده گی ام پر شده از بودن توخبرت نیست و شادم که فدایت شده ام.   نوشته شده توسط شاکی در چهارشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۶ ساعت 7:58 موضوع | لینک ثابت ,دلتنگ,نگاهت ...ادامه مطلب

  • دلتنگی...

  • چقدر خوب استهمیشه بهانه ای داشته باشم تا حالت را بپرسم همین چند ثانیه کافی‌ست برای تسکین این دلتنگی ام ...   "حسین رمضانی" نوشته شده توسط شاکی در دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۶ ساعت 13:30 موضوع | لینک ثابت , ...ادامه مطلب

  • روزی من پرنده ای مرده خواهم بود...

  • عزیزم! گاهی فقط اندکی از مرا برای روزهای نداشتنم کنار بگذار مثلا دست خطم را که لای کتاب شعری آهسته تو را می بوسد یا صدای غمگینم را که در یک شب بخیر طولانی در گوش خواب آلودت می گوید:"تا ابد دوستت دارم..."حق با فروغ بود روزی من پرنده ای مرده خواهم بود که تا بی نهایت در تو پرواز خواهد کرد...   "مهتاب, ...ادامه مطلب

  • وقتي دل من از اين و آن مي گيرد...

  • وقتي دل من برايتان مي گيرد  انگار زمين و آسمان مي گيرد  من محو تماشاي شما مي گردم...   وقتي دل من از اين و آن مي گيرد  ... "ابراهیم حسن زاده",متن شبا وقتی منو دل,وقتی دلت بامن نیست,وقتی دلت مثل من ترک برداشت,شبا وقتی منو دل,وقتی که میخندی دل من میره,شبا وقتی منو دل تنهای تنها,میدونی وقتی نیستی دل من میشه,وقتی دلت با من نیست بودنت ...ادامه مطلب

  • غصه ی دوباره ی من...!!

  • نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی نه سراغ من گرفتی ، نه سخن به نامه گفتی به همان بهانه ای که، نشنیده ای ندائی من به چشم مانده در راه ،به دلی لبالب از«آه» دیده ام که ره رسیده به تقاطع دوراهی غصه ی دوباره ی من ، قلب پاره پاره ی من مانده در حسرت رویت ،به سلامی ونگاهی این شکسته قلب عاشق ،خون به سینه چون شقایق زغمت چنان شکسته که نباشدش دوائی شب بی ترانه ی من ، اشک عاشقانه ی من میرود زغصه دل ، تا به درگه خدائی توبرو که قلب شیدا ، گرچه جان سپرده درجا سر نهد به دامن غم ، در فغان این جدائی... فریدون مشیری, ...ادامه مطلب

  • عاقبتم چنین شود، مرگ من و بقای تو....

  • از همه کس گذر کنم، از تو گذر نمی شود مشکل تو وفای من، مشکل من جفای تو   کن نظری که تشنه ام، بهر وصال عشق تو من نکنم نظر به کس، جز رخ دلربای تو   جان من و جهان من، روی سپید تو شدست عاقبتم چنین شود، مرگ من و بقای تو   از تو برآید از دلم، هر نفس و تنفسم من نروم ز کوی تو، تا که شوم فنای تو   دست ز تو نمی کشم، تا که وصال من دهی هر چه کنی بکن به من، راضی ام از رضای تو   "مولانا"  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها