شهزاده ی رویای من...

ساخت وبلاگ
دیدم به خواب وقت سحر
وبلاگ شهزاده کلمه ‌ای زرین کمر
نشسته بر اسب سفید
می‌ اومد از کوه و کمر
می‌رفت و آتش به دلم می‌زد نگاهش
می‌رفت و دیدم که بود چشمم به راهش

ترسم دلم رسوا شود
دریا شود این دو چشم پر آبم
تا آن‌که در بیداری‌ام پیدا شود آن‌که آمد به خوابم

شهزادۀ وبلاگ رویای کلمه من شاید تویی
آن‌کس که روزی در برم آید تویی

از خواب نوشین ناگه پریدم
دردا که دیگر او را ندیدم به‌خدا
جانم رسیده از غصه بر لب
بس آه سوزان از دل کشیدم به‌خدا

*شاعر:بیژن ترقی

شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivashimao بازدید : 129 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 14:21